امپراطور مریضه
نفس مامان علی مرتضی جان امروز حالت یهو بد شد و کلی بالا اوردی و خیلی هم بیحال شدی وحشتناک بود تا حالا این طوری ندیده بودمت دیشبم چون رگ نداشتی سرمو به پات وصل کردن خیلی اذیت شدی و آخرش دکتر گفت:سرمو در بیارید چون پات ورم کرده بود من همش گریه میکردم واسه همین دکتر بهم گفت:برم بیرون بایستمو...... زندگیم الن بیدارشدی بقیشو بعدن واست میگم زندگی مامان .... ...
نویسنده :
مامان علی مرتضی
19:57